وبلاگ ایران داکتر

ساخت وبلاگ
با سلام.به دنیای نیلوبلاگ و وبلاگ جدید خود خوش آمدید.هم اکنون میتوانید از امکانات شگفت انگیز نیلوبلاگ استفاده نمایید و مطالب خود را ارسال نمایید.شما میتوانید قالب و محیط وبلاگ خود را از مدیریت وبلاگ تغییر دهید.با فعالیت در نیلوبلاگ هر روز منتظر مسابقات مختلف و جوایز ویژه باشید. در صورت نیاز به راهنمایی و پشتیبانی از قسمت مدیریت با ما در ارتباط باشید.برای حفظ زیبابی وبلاگ خود میتوانید این پیام را حذف نمایید.جهت حذف این مطلب وارد مدیریت وب خود شوید و از قسمت ویرایش مطالب قبلی ،مطلبی با عنوان به وبلاگ خود خوش امدید را حذف نمایید.امیدواریم لحظات خوبی را در نیلوبلاگ سپری نمایید... وبلاگ ایران داکتر...ادامه مطلب
ما را در سایت وبلاگ ایران داکتر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9irandoctore بازدید : 214 تاريخ : پنجشنبه 7 دی 1396 ساعت: 15:36

آمار مطالب :: کل مطالب : 2:: کل نظرات : 0 آمار کاربران :: افراد آنلاین : 1:: تعداد اعضا : 0کاربران آنلاین آمار بازدید :: بازدید امروز : 1:: باردید دیروز : 0:: بازدید هفته : 1:: بازدید ماه : 3:: بازدید سال : 9:: بازدید کلی : 55 وبلاگ ایران داکتر...ادامه مطلب
ما را در سایت وبلاگ ایران داکتر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9irandoctore بازدید : 203 تاريخ : يکشنبه 28 خرداد 1396 ساعت: 18:06

شعر(نیایش کامپیوتری) بیاین ماهم با خوندن این شعر با خدا حرف بزنیم!البته به سبک کامپیوترینیایش کامپیوتری ای خدا hard دلم format مکن fieldمن را خالی از برکت مکن Optionغم را خدایا on مکن file اشکم را خدایا run مکن Deleteکن شاخه های غصه را سردی و افسردگی را هرسه را Jumper شادی بیا تا set کنیم سیستم اندوه راresetکنیم نام تو paasword در های بهشت آدرس email سایت سرنوشت تا نیفتد bug در اندیشه مان تا که ویروسی نگردد ریشه مان ای خدا از بهر ما ایمن فرست بهر دل های پر آتش fan فرست ای خدا حرف دلم با کی زنم help میخواهم کهF1 میزنم ممنون از اینکه وقتتون رو با ما گذاشتین وبلاگ ایران داکتر...ادامه مطلب
ما را در سایت وبلاگ ایران داکتر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9irandoctore بازدید : 214 تاريخ : پنجشنبه 20 آبان 1395 ساعت: 6:11

حتما شما هم کتاب زیبای (شاهزاده کوچولو)رو خوندید یا حداقل اسمش رو شنیدید.حالا میخوایم یکی از اتفاقات زندگی نویسنده ی این کتاب،دوسنت اگزوپری،رو باهم بخونیم...اگزوپری خلبان هواپیمای جنگنده بودکه هنگام جنگ علیه نازی ها در عملیاتی کشته شد.داستانی دیگر از او به جا مانده به نام لبخند که معلوم نیس تخیلیه یا واقعی به جالبه. چون نمیشه کل کتاب داستان رو اینجا نوشت پس خلاصه ی اون رو برای شما خوانندگان محترم نوشتیم: اطمینان داشتم که دیگر از اسارت جان سالم به در نخواهم برد و مرا میکشند.بسیار ناراحت و خشمگین بودم.جیب هایم را گشتم که شاید نخ سیگاری پیدا کنم . بالاخره یک نخ سیگار یافتم.آنها قوطی کبریتم را گرفته بودند و چیزی نداشتم که با آن سیگارم را آتش بزنم. از میان میله های سلول به زندان بان نگاهی انداختم.نگاهش از نگاهم گریزان بود؛چون کمتر کسی به یک مرده نگاه میکند. پرسیدم:ببخشید کبریت خدمتتان است؟نیم نگاهی به من کرد و آمد که سیگار را روشن کند. وقتی به من نزدیک شد ناخواسته لبخندی زدم که نمیدانم بر اثر چه بود؟شاید به خاطر حالت عصبی ام بود.انگار وقتی کسی به آدم نزدیک میشه سخته که لبخند نزنه. با این لب وبلاگ ایران داکتر...ادامه مطلب
ما را در سایت وبلاگ ایران داکتر دنبال می کنید

برچسب : معجزه ی لبخند, نویسنده : 9irandoctore بازدید : 207 تاريخ : پنجشنبه 20 آبان 1395 ساعت: 6:11